دیدار جهادگران با خانواده شهدا/ «اسلام باید پا برجا بماند»
همزمان با ایامالله دهه فجر، رئیس و جمعی از کارکنان جهاد دانشگاهی فارس به دیدار خانواده شهیدان خدیو از شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رفتند.
به گزارش روابط عمومی جهاد دانشگاهی فارس، همیشه یادآوری نام و خاطره شهدا، یکی از زیباترین و در عین حال اثرگذارترین اقداماتی است که میتواند حاوی پیامهای تأثیربرانگیزی باشد. ممکن است این کار در مناسبتهای خاصی انجام شود، اما همین مقدار هم میتواند اثری که باید را در دلهای بیدار و آگاه داشته باشد.
جهاد دانشگاهی فارس به عنوان یکی نهادهای مولود انقلاب اسلامی که ماهیت و اساس شکلگیریش تثبیت و تقویت انقلاب و تداوم راه امام و شهداست که در این ایام برنامههای تکریم شهدا را برپا کرد و دیدار رئیس و جمعی از کارکنان با خانواده شهیدان خدیو یکی از این برنامهها بود.
شهید عبدالحسین خدیو، یکی از شهدای انقلاب اسلامی است که در روز ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ در جریان درگیریها و تظاهرات شهرستان کازرون به فوز عظیم شهادت دست یافت و شهید حسین خدیو نیز در تاریخ اول شهریورماه ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای ۲ به شهادت رسید.
خانوادهای مذهبی و انقلابی که برای پیروزی و تداوم این انقلاب از عزیزترین عزیزان خود گذشتند تا «اسلام پا برجا بماند» و این جملهای بود که بارها مادر این دو شهید در طول این دیدار بر روی آن تأکید میکرد.
فاطمه بحرانی، مادر شهیدان خدیو شرح داغ دل پردردش را بازگو کرد و گفت: «داغ فرزندانم همچنان برایم تازه است؛ با گذشت ۴۰ سال هنوز که هنوز و هر روز در غم فراق آنان اشک میریزم اما اسلام عزیز است و باید بماند.
هم حسین و هم عبدالحسین هر دو در سن ۱۶ سالگی به شهادت رسیدند. هردو خصوصیات وارستهای داشتند که موجب شد آنان راه دفاع از حق را برگزینند و راهی شوند و اینکه میگویند شهدا انسانهای خاص و برگزیده هستند، واقعاً درست است.
عبدالحسینم دانشآموز بود که با سخنان و افکار امام آشنا شد و از همان ابتدا علاقه فراوانی بدیشان پیدا کرد. او شور انقلابی وصفناپذیری برای پیروزی انقلاب داشت و عاقبت در این راه هم شهید شد.
البته خانواده ما یک خانواده مذهبی و متدین بودند به طوری که زمانی پدربزرگم، شیخالعلمای شهرستان کازرون بود و این تقوا و دینداری را فرزندانم از ایشان به ارث بردند.
حسینم نیز مانند برادرش علاقه فراوانی به امام داشت به طوری که همیشه در نامههایش مینوشت من فرزند امام خمینی(ره) هستم. من راهم را انتخاب کردهام و در این راه شهید خواهم شد.
وقتی میخواست به جبهه برود به او گفتم عزیزم تو هنوز کوچک هستی نرو برایت زود است، اما جوابم داد مادرم تو ۵ پسر داری، یکی از آنها را در راه خدا بده. امام خمینی(ره) میگوید بیایید و من هم باید بروم و اینگونه بود که هیچکس نتوانست او را قانع کند که نرود.
او ۶ ماه در جبهه به عنوان تیربارچی فعالیت کرد و در طی این مدت مرتب برایم نامه مینوشت و از احوالاتش خبر میداد اما یک ماهی گذشت که از او هیچ خبری نشد. سراغش را آنقدر گرفتیم و پیگیر شدیم تا فهمیدیم که مجروح شده است. تمام بیمارستانهای اهواز و بعد از آن شیراز را به دنبال آن گشتیم تا نهایت او را در بیمارستان شهید آیتالله بهشتی شیراز پیدا کردیم.
گلوله توسط تک تیرانداز دشمن به بخشی از سرش خورده بود و هوش چندانی نداشت به طوری که در بیمارستان حتی نمیتوانست خود را معرفی کند تا ما او را زودتر پیدا کنیم و در نهایت طولی نکشید که بر اثر شدت جراحات وارده، به شهادت رسید.
به خوبی به یاد دارم قبل از اینکه حسینم شهید شود، خواب دیدم که ۵ نفر به خانهام آمدهاند و میگویند برای گرفتن سهم امام آمدهایم؛ واقعاً سهم امام هم همین بود و فرزندم به آرزویش رسید».
مریم خدیو، خواهر شهید هم در این لحظه سخنان مادرش را ادامه داد و گفت: « تظاهرات و حکومت نظامیها زمان قبل از انقلاب از شهرستان کازرون آغاز شد. آن زمان یکسری جوان به صورت خودجوش تظاهرات میکردند و بر اساس سخنرانیهای امام و با آگاهی کامل راه خود را ادامه میدادند که برادرم عبدالحسین نیز یکی از آنان بود.
روز ۲۲ بهمن که تظاهرات گستردهای در مناطق مختلف کشور برای پیروزی انقلاب صورت گرفت، عبدالحسین نیز در تظاهرات شهرستان کازرون حضور داشت و مأموران شاه به سوی او شلیک کردند و در این لحظه بانو برنجی، یکی از بانوان شهید شاخص شهرستان خودش را سپر عبدالحسین که تنها ۱۶ سال داشت، کرد اما او هم تیر خورد و هر دو به شهادت رسیدند.
داغ دو فرزند برای مادرم بسیار سنگین است و گاهی اوقات به حدی دلتنگ آنان میشود که انگار هر دو فرزندش به تازگی شهید شدهاند و آنان را به تازگی از دست داده است.
شهدا هدفشان درست بود و راه خود را به درستی انتخاب کردند اما متأسفانه امروز ما هستیم که راه آنان را گم کردهایم و باید به راه امام و شهدا بازگردیم».
مظاهر بابایی، رئیس جهاد دانشگاهی فارس هم در این دیدار ابتدا یاد و خاطره شهدا را گرامی داشت و تأکید کرد: «همه ما وظیفه داریم تا هم شهدا را بشناسیم و هم راه آنان را تداوم دهیم و هر کسی باید به سهم و وسع خویش در این راه قدم بردارد.
مسلماً تبیین سیره شهدا و راه و اهداف آنان میتواند در جامعه تحولآفرین باشد چرا که آنان با رشادتها و ایثارگریهای خود عزت و اقتدار را به ایران اسلامی هدیه دادند.
در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی که زمان اقتدار و شکوفایی این انقلاب است نیز نباید از آرمانها و اهداف شهدا غافل شویم و مسلماً هر چقدر به این مهم توجه داشته باشیم، میتوانیم عزت و استقلال کشور را تضمین کنیم.
شهدا با رفتن خود تغییرات و تحول آفریدند و امروز باید یاد و خاطره آنان را زنده نگه داریم زیرا الگوهای شایستهای برای نسل جدید انقلاب اسلامی هستند».
پایانبخش این دیدار، تجلیل از خانواده شهید بود که در این لحظه مادر دست به دعا برداشت و گفت: «دعا میکنم که خداوند همه جوانان را به راه راست هدایت کند و مشکلات مردم را حل کند و امیدوارم که مردم هم راه شهدا را گم نکنند».